English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (8420 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mainframe computer U استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe
mainframe computer U سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
mainframe computer U مانند تعداد عملوند همزمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mainframe U پردازنده مرکزی
mainframe U کامپیوتر بزرگ
mainframe U سیستم اصلی
micro to mainframe link U اتصال ریزکامپیوتر به کامپیوتر اصلی
computer U اکامپیوتر
My Computer U نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
computer U ماشین الکترونیکی
computer U شمارنده
computer U ماشین حساب کامپیوتر
computer U رایانه
computer U حسابگر الکترونی
computer U کامپیوتر
computer U ماشین متفکر
computer U ماشین حساب
first generation computer U کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
electronic computer U کامپیوتر الکترونیکی
duplex computer U کامپیوتر مضاعف
digital computer U کامپیوتردیجیتال
digital computer U ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
digital computer U کامپیوتر دیجیتالی
digital computer U کامپیوتر
flight computer U کامپیوتر پرواز
four address computer U کامپیوتر چهار نشانی
guest computer U کامپیوتر مهمان
laptop computer U کامپیوتر دستی یا کیفی
infected computer U کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
independent computer U manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
incremental computer U کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
incremental computer U دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
incremental computer U وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
ibm computer U ماشین حساب ای بی ام
ibm computer U کامپیوتر ای بی ام
hybrid computer U کامپیوترترکیبی
hybrid computer U کامپیوتر دو رگه
human computer U امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
digital computer U کامپیوتر عددی
computer simulation U کامپیوتری
computer simulation U شبیه سازی
computer security U امنیت کامپیوتر
computer science U علوم کامپیوتر
computer science U علم کامپیوتر
computer salesman U فروشنده کامپیوتر
computer revolution U تحول کامپیوتر
computer readable U آنچه قابل خواندن و فهم توسط کامپیوتر باشد
computer programming U برنامه نویسی کامپیوتری
computer programmer U برنامه نویس کامپیوتر
computer program U برنامه کامپیوتر
computer simulation U شبیه سازی کامپیوتری
computer store U فروشگاه کامپیوتر
computer system U سیستم کامپیوتری
digital computer U کامپیوتر رقمی
desktop computer U کامپیوتر رومیزی
dedicated computer U کامپیوتر اختصاصی
control computer U کامپیوتر کنترل
computer word U کلمه کامپیوتری
computer vendor U فروشنده کامپیوتر
computer utility U خدمات کامپیوتری
computer utility U سودمندی کامپیوتر
computer user U استفاده کننده کامپیوتر
computer typesetting U حروف چینی کامپیوتری
computer time U وقت کامپیوتر
computer program U برنامه کامپیوتری
transportable computer U پس و پیش کردن
three address computer U کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
target computer U کامپیوتر هدف
talking computer U کامپیوتر سخنگو
synchronous computer U کامپیوترهمزمان
synchronous computer U کامپیوتر همگام
stand alone computer U کامپیوتر مستقل
source computer U کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
source computer U کامپیوتر منبع
slave computer U کامپیوتر برده
two address computer U کامپیوتر دو ادرسه
two address computer U کامپیوتربا دو نشانی
computer memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
computer memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
a stand-alone computer U یک رایانه مستقل
There's a jinx on this computer. U این رایانه جادو شده.
computer table U میزکامپیوتر
micro-computer U ریزکامپیوتر
micro-computer U ریزرایانه
micro-computer U خرد کامپیوتر
virtual computer U کامپیوتر مجازی
sequential computer U کامپیوتر ترتیبی
serial computer U کامپیوترنوبتی
serial computer U کامپیوتر سری
one address computer U ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
one address computer U دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
on board computer U کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
office computer U کامپیوتر اداری
object computer U OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
object computer U کامپیوتر مقصود
notebook computer U یک کامپیوتر کوچک به اندازه یک چمدان که از یک نمایش کریستال مایع و مسطح استفاده میکند
notebook computer U که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
notebook computer U کامپیوتر کوچک قابل حمل
nonesequential computer U کامپیوتر غیر ترتیبی
network computer U نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
multiaccess computer U کامپیوتر با دسترسی چند گانه
one address computer U کامپیوتر یک نشانی
one address computer U کامپیوتریک ادرسه
serial computer U کامپیوتر نوبتی
self adapting computer U کامپیوتر خود وفق
second generation computer U کامپیوتر نسل دوم
satellite computer U کامپیوتر ماهوارهای
ruggedized computer U کامپیوتر بادوام
programmed computer U کامپیوتر برنامه ریزی شده
portable computer U کامپیوتر قابل حمل
pocket computer U کامپیوتر جیبی
parallel computer U کامپیوتر موازی
one chip computer U کامپیوتر یک تراشهای
microprogrammable computer U کامپیوتر ریزبرنامه پذیر
computer specialist U متخصص کامپیوتر
computer game U بازی کامپیوتری
computer code U رمز کامپیوتری
computer classifications U طبقه بندی کامپیوتر
computer circuits U مدارهای کامپیوتری
computer center U مرکز کامپیوتر
computer camp U اردوی کامپیوتر
computer based U بر مبنای کامپیوتر
computer awarness U دانش کامپیوتر
computer artist U هنرمند کامپیوتر
computer art U هنر کامپیوتر
computer code U رمز کامپیوتر
computer code U کد کامپیوتر
computer flicks U فیلمهایی که توسط کامپیوترساخته میشود
computer family U خانواده کامپیوتر
computer engineering U مهندسی کامپیوتر
computer engineer U مهندس کامپیوتر
computer enclosure U محفظه کامپیوتر
computer drawing U ترسیم کامپیوتری
computer design U طراحی کامپیوتری
computer crime U جرم کامپیوتری
computer conferencing U کنفرانس کامپیوتری
computer architecture U معماری کامپیوتر
computer architect U معمار کامپیوتر
computer animation U تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت نرم آنها ایجاد شود
analogue computer U کامپیوتر انالوگ
host computer U کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
analog computer U کامپیوتر سنجشی
analog computer U کامپیوترقیاسی
analog computer U کامپیوتر انالوگ
analog computer U کامپیوتری که با استفاده از اطلاعات تحلیلی کار میکند
analog computer U کامپیوتر تحلیلی
home computer U کامپیوتر خانگی
personal computer U کامپیوتر شخصی
host computer U کامپیوتر میزبان
host computer U کنترل اصلی کامپیوتر در سیتم چند کاربر یا توزیع شده
apple computer U کامپیوتر اپل
appliance computer U سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
computer animation U ایجاد توهم حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه
computer assisted U بکمک کامپیوتر
computer aided U بکمک کامپیوتر
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
briefcase computer U کامپیوتر چمدانی
board computer U یک کامپیوتر که تمام مولفههای الکترونیکی ان روی یک برد قرار گرفته است
automatic computer U کامپیوتر خودکار
asynchronous computer U کامپیوتر غیرهمزمان
asynchronous computer U نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
asynchronous computer U کامپیوتر ناهنگام
host computer U کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
computer generations U روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
computer graphics U نگاره سازی کامپیوتری
computer language U زبان کامپیوتر
computer manufacturer U سازنده کامپیوتر
computer literacy U دانش کامپیوتر
computer operation U عملکرد کامپیوتری
computer language U زبان کامپیوتری
computer industry U صنعت کامپیوتر
computer operator U اپراتور کامپیوتر
computer jargon U لغات فنی مربوط به رشته کامپیوتر
computer museum U موزه کامپیوتری
computer music U موسیقی کامپیوتری
computer instruction U دستورالعمل کامپیوتر
computer on a chip U کامپیوتر روی یک تراشه
computer network U شبکه کامپیوتری
computer operation U عملیات کامپیوتر
computer nik U استفاده کننده علاقمند کامپیوترکه وقت زیادی را صرف کاربا کامپیوتر میکند
computer graphicist U گرافیست کامپیوتری
computer graphics U نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
computer logic U منطق کامپیوتر
computer printout U چاپ کامپیوتری
computer printout U مطالبی که توسط کامپیوتر چاپ شده است
computer oriented U کامپیوتر گرا
computer literacy U دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
computer letter U حرف کامپیوتری
computer professional U متخصص کامپیوتر
computer generations U نسلهای کامپیوتر
computer aided design U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
computer managed instruction U اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
stored program computer U کامپیوتر با برنامه انباشته کامپیوتر با برنامه ذخیره شده
compaq computer corporation U شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
single board computer U کامپیوتر تک بردی
compaq computer corporation U IB
small business computer U کامپیوتر کوچک تجاری
special purpose computer U کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
certificate in computer programming U CCP
society for computer simulation U انجمن شبیه سازی کامپیوتر
society for computer medicine U انجمن پزشکی کامپیوتر
Apple Computer Corporation U Lisa Apple و در این اواخر Apple Macintosh را ایجاد کرده است
Recent search history Forum search
1من انگلیسی بلد نیستم چگونه باکامپیوترکارکنم
2من انگلیسی بلد نیستم چگونه باکامپیوترکارکنم
1برنامه ریزی این کار‌ چگونه است؟
0computer synthesis of affect
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com